اهورا مزدا

اهورا مزدا اختصاص دارد به موضوعاتی درباره ایران، آیین زرتشت،موسیقی اصیل ،ادبیات و کلیه ی مباحث هنری

اهورا مزدا

اهورا مزدا اختصاص دارد به موضوعاتی درباره ایران، آیین زرتشت،موسیقی اصیل ،ادبیات و کلیه ی مباحث هنری

تقاص

                    هیچ اشکالــی نداره اگه آدم ۳۰ کیـلو وزن کم کنه،

               هیچ مهم نیـست۶/۷ سال بی دلیل زندون باشی،

               به مـن چه جای شکنـجه حتی از چـهرتم مـعلومه،

               مـهم اینه که دوست داریـم،دارند،خـواهـند داشت.

               مهم ایـنه تو جـاودانـه ای،مهـم قلب پـاکو مهربانته

               مهـم اینه که دیگه کـسی مثه تو پیدا نـمیشه کـه

               تـقاص  خـون  بـرادرانـم  را  پـای  در  رکاب  گـیـرد.

Akbar Ganji - اکبر گنجی در خانه

                    اکبر گنجی بعد از آزادی.....!!!!! به نظر شما آزاده؟!!

 

جشن مهرگان

 

                             جشن مهرگان                                 

 

 

جشن مهرگان متعلق به فرشته بزرگ مهر است و برابر با مهرروز (شانزدهم مهر) است و مطابق گاهنمای کنونی دهم مهر می باشد این جشن فرخنده و زیبا در گذشته میان ایرانیان مقامی بسیار ارجمند در حد نوروز داشت و همانگونه که ایرانیان نوروز را بواسطه پایان سرما و آغاز بهار جشن می گیرندمهرگانرا نیزدر نیمه سال و با پایان فصل گرما و شروع سرما جشن می گرفتند آداب و رسوم آن بسیار شبیه به نوروز است و همانطور که نوروز را به  پادشاه افسانه ای ایران جمشید نسبت می دهند مهرگانرا نیز به فتح و پیروزی فریدون دیگر قهرمان ایرانی بر ضحاک نسبت داده می شود ولی در حالت کلی چون ایزد مهر نزد کلیه اقوام آریایی سابقه ای دیرین دارد و قدیمیترین آیین آریاییان می باشد نزد هر دو دسته ایرانیان و هندوان در یک روز گرامی داشته می شود  و مهردر زبان سانسکریت هم بمعنی دوستی است و در وید کتاب مذهبی برهمنان مانند اوستا ایزد روشنایی و فروغ می باشد و زرتشتیان بپرستشگاه خویش درب مهر گویند هر دو جشن مهرگان و نوروز  از آثار درخشان و جاودان ایران زمین هستند و برماست که این دو میراث گرانقدر نیاکانمان را همچون دو گنجینه گرانبها سینه به سینه و نسل به نسل انتقال دهیم  چرا که هویت و پهنای مرز ایران زمین را این دو جشن به وضوح نشان می دهد و هر کجا نوروز و مهرگان جشن گرفته شود آنجا ایران است و هر که ایندو جشن با شکوه و زیبا را برگزار کند ایرانی. مهرگان و نوروز در کنار یکدیگر هزاران سال است که همانند دو  ستون محکم و استوار پایه های استقلال و فرهنگ ایرانی را حفظ نموده اند و آنرا از هجوم تازی و بیگانه محفوظ داشته اند و در هر زمانی که قدرت حاکمه نتوانسته استقلال ایران را حفظ کند و سرزمین عزیزمان گرفتار قومی بیگانه گشت و به چند پاره تقسیم گردید برگزاری همین آیین های ساده ولی سحر انگیز ایرانیان را همدل ساخته و بار دیگر کنار هم جمع نمود .متاسفانه از آیین مهرگان امروزه جزء میان زرتشتیان اثری باقی نمانده و این آیین ملی که همانند نوروز به تک تک ایرانیان تعلق دارد به روحی تازه و همتی ملی نیاز دارد تا دوباره مانند گذشته جایگاه خود را بازیابد و احیاء گردد .دوستان گرامی اگر به اهمیت و جایگاه این جشن فرخنده پی برده اید بر عهده ما جوانان ایران زمین است که با اراده و کوشش خویش مهرگان را دوباره نزد خانواده های خود زنده کنیم اینکه به جای یکبار در سال دوبارپای سفره هفت چین (هفت سین در نوروز)بشینیم به شادی و سرور و نیایش پروردگار بپردازیم و به دیدار هم رفته و از احوال یکدیگر جویا شویم و به برطرف ساختن کدورتها و قهرها و جداییها  بپردازیم مطمئنا نه تنها به مذاق هیچ کسی بد نخواهد آمد بلکه با استقبال بزرگترهایمان نیز همراه خواهد شد .اما اینکه از هزاران سال پیش تا کنون چگونه این جشن برگزار می شود :

((طول مدت جشن ۶روز و از مهرروز آغاز و به رامروز ختم می شودپادشاهان تاجی به شکل خورشید که در آن دایره ای مانند چرخ چسبیده بود به سر می گذاشتند در جشن مهرگان مردی با صدای رسا ندا می داد ای فرشتگان بسوی دنیا بشتابید و جهان را از گزند اهریمنان برهانید . پادشاهان لباسهای گرانبهای ارغوانی می پوشیدند و با باده خواری در این جشن می رقصیدند موبد موبدان خوانچه ای که در آن لیمو شکر نیلوفر سیب به انار و یک خوشه انگور سفید و هفت دانه مورد گذاشته بود نزد شاه می آورد. در این روز پارسیان مشک و عنبر و عود به یکدیگر می دادند و توده های مردم برای پادشاه پیشکش می آوردند . زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به نیایشگاهها رفته و با تهیه خوراک های سنتی از یکدیگر پذیرایی می کنند و با سخنرانی های ملی و آیینی سرود و شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی برپا می کنند . در برخی روستاها جشن مهرگان با ساز همراه است روز پنجم پس از مهرگان گروهی از اهالی روستا که بیشتر آنانرا جوانان تشکیل می دهند در محل آدریان و یا سرچشمه و قنات گرد هم می آیند و یکی از هنرمندان روستا به وسیله سرنا و هنرمند دیگر با دف گروه را همراهی میکند آنها با هم حرکت کرده و از یک سوی روستا و اولین خانه شروع می کنند و با شادی به خانه ها وارد می شوند کدبانوی هر خانه نخست آینه وگلاب می آورد اندکی گلاب در دست افراد میریزد و آینه را در برابر چهره آنها نگه می دارد و سپس آجیلی را که فراهم نموده به همه تعارف می کند آجیل مخلوطی از تخم کدو آفتابگردان و نخودچی کشمش است و با شربت و چای نیز پذیرایی خود را انجام می دهند آنگاه یکی از افراد گروه ساز که صدایی رسا دارد اسامی کسانی که پیش از این در خانه سکونت داشته و اکنون فوت کرده اند باز می گوید و برای همه آمرزش و شادی روان آرزو می کند .بعد از آن بشقابی از لرک (نوعی آجیل)از این خانه دریافت می کنند و در دستمال بزرگی که بر کمر بسته اند می ریزند و از خانه با ساز و شادی بیرون می آیند و به خانه بعدی می رود و چنان که در خانه ای بسته باشد برای لحظه ای بیرون خانه می ایستد و با بیان اسامی درگذشتگان این خانه بر روان و فروهر آنها درود می فرستد دادن پول و میوه هم مرسوم است تا برای جشن استفاده شود نسبت به جمعیت لورگ (نان مخصوص)تهیه شده و گوشت های بریان شده را به قطعات کوچک تبدیل می کنند و با مقداری سبزی میان دو عدد لورگ می گذارند و موبد ده نیز هنگام اجرای گاهنبار میوه ها را به قطعات کوچک تقسیم کرده و پس از پایان مراسم به همه میوه تعارف می شود. مردم تا آنجا که امکان دارد با لباسهای ارغوانی گرد هم آمده و به رقص و شادی می پردازند و هر یک چند نبشته شاد باش (کارت تبریک) برای هدیه به همراه دارند. سفره مهرگان شامل گل و ریحان و آجیل و بوهای خوش کتاب مقدس (قرآن یا اوستا)آینه سرمه دان شربت یا شراب  شیرینی انار سیب و آویشن کاسه ای پر از آب و سکه و ظرفهایی از سنجد و بادام میباشد ضمن اینکه اسفند و عود نیز می سوزانند))

اهورا

 

    زنده باد سرزمین اجدادیم و پاینده باد درفش کاویانی در پناه اهورا مزدا                    

 
  
 

عکسی از اکبر گنجی

         شما هم حرف دلتونو بزنید تا مثل این بزرگمرد جائی در دل مردم داشته باشین

        درودت باد یادگار قهرمانان باستانی،جانشین به حق کاوه آهنگر

                                                                               (اکبر گنجی)

Akbar Ganji - اکبر گنجی در منزل 

خدا در کیش زرتشت

                                           

                                                                                               

                                           

                                         توضیح  اینکه  بیشتر  مطالب این  وبلاگ  که

                                  مربوط  به آئین زرتشت وتاریخ ایران  میباشد

                                  را از سپندارمزد به امانت گرفته ام.

                                         

 

             خدا در کیش زرتشت   

درباره خدا در کیش زرتشتی سخن بسیار گفته شده و میشود گروهی معلوم الحال از راه گژاندیشی و نادانی می گویند ایرانیان باستان که منظور زرتشتیان است آتش پرست بودند و اتش را خدا میدانستند.گروهی نیز مدعی میشوند که ایرانیان به دو خدا باور داشتند یکی اهورامزدا خدای نیکی و دیگری اهریمن خدای بدی.

برخی از خاورشناسان باختر زمین در پژوهشهای خود آماج ویژه ای را دنبال می کنند و ان اماج این است که نشان دهند که همه چیز برخاسته از تورات است و همه فرهنگهای جهان در مقابل تورات هیچ و پوچ است و تورات پیش اهنگ فرهنگ بشری است با پیگیری اینگونه اماج است که این گونه پژوهش گران نه تنها در مورد اوستا و فرهنگ ایران بلکه در مورد هرچیزی که مربوط به فرهنگی جز فرهنگ تورات باشد راه کژروی میپویند و با دگرگون ساختن مفاهیم کتابهای دینی و کهن سایر ملل هدف خویش را براورده میسازند بر پژوهندگان ایران زمین است که با دوری از این گونه لغزشهای که ره اورد تورات محوران (بواقع ادیان سه گانه سامی) است راه راستی را درپیش گیرند و حقیقت این اندیشه را برای مردمان بیان کنند که این خود رسالت اشو زرتشت بود بیان راستی برای بهترین راستی؟!

فرهنگ زرتشتی به خدای یکتا که هستی بخش بزرگ داناست باور دارد و جز این چیزی در فرهنگ زرتشتی نیست و زرتشتیان جز این باوری ندارند.26 سال است که یک روند مشخص سعی در تخریب چهره زرتشتیان در درون ایران دارد و در این راه با ترویج دروغ ها و ایراد تحمت های مختلف به جامعه بهدینان سعی در تخریب برنامه ریزی شده چهره این جامعه رنج کشیده دارند.جامعه ای که در پس طوفان سیاه حمله تازیان و کشتارهای چنگیز گونه حکام صفوی و تند روی های اسلامیست های افراطی توانسته موجودیت خود را حفظ کند.

هیچ کس به اندازه خود اشو زرتشت نمیتواند توصیف ماهیت مینوی اهورامزدا را بنماید.

اینک چند سروده:

پس زرتشت گفت:ای اهورامزدای پاک مرا از نام برترین خودت که بزرگترین، بهترین،زیباترین ،کارسازترین،پیروزگرترین،درمان بخش ترین و برای راندن مردم بدمنش کاراترین است اگاه ساز تا با یاری ان بر همه مردمان بدمنش و بدکار و بدکردار چیره شوم و از انان گزندی بمن نرسد.

پروردگار اهورامزدا فرمود:ای اشو زرشت. نخستین نام من پژوهندنی است، دومین نام من گرداورنده است،سوم افزایینده و چهارم راستی و پاکی بهترین،پنجم افریدگار همه پاکی ها و نیکی ها،ششم خرد،هفتم خردمند،هشتم دانش، نهم دانشمند،دهم پاک کننده،یازدهم پاک،دوازدهم هستی بخش،سیزدهم سودمند تر، چهاردهم دشمن بدیها،پانزدهم توانا، شانزدهم پاداش دهنده، هفدهم نگهبان،هجدهم درمان بخش،نوزدهم دادار،بیستم مزدا نام من است.

ای زرتشت مرا بستای،به روز و به شب،که من اهورامزدا هستم برای نگهداری و شادمانی تو خواهم امد.

برای نگهداری و شادمانی تو سروش پاک خواهد امد.

برای نگهداری و شادی تو خواهد امد ابها و گیاهان و فرورهای پاک.

ای زرتشت اگر بخواهی بر مردمان بدمنش و ستمگران و کوردلان و کردلان راهزنان دوپا و فریبکاران و گرگان چهارپا و دوپا وانبوه دشمنان راستی با انبوهی از درفشهای برافراشته و درفشهای خونین برافراخته پیروز شوی پس این نامها را بیاد بسپار و به روز و شب فراخوان.

منم پاسبان، منم دادار و پروردگار، منم دانا و منم مینو و سودرسان،تندرستی بخش ترین نام من است،اتوربان نام است،مه اتوربان نام است،اهورا نام من است،مزدا نام من است،اشو نام من است،اشوترین نام من است،فرهمند نام من است،بینا نام من است،بینا ترین نام من است،بیناترین نام من است،درونگر نام من است درونگرترین نام من است،نگهبان نام من است،یاور نام من است، دادار نام من است،پروردگار نام من است،آگاه نام من است،اگاه ترین نام من است،افزاینده خوشبختی نام من است،مانتره فزاینده خوشبختی نام من است،فرمانروای توانا نام من است،نافریبکار نام من است،نافریبخور نام من است،دورکننده بد اندیشی نام من است،پیروز نام من است،سراسر پیروز نام من است،آفریدگار سراسر جهان نام من است،فروغ سراسر جهان نام من است،پر فروغ نام من است،فروغمند بخود نام من است، سودرسان نام من است سودرسان ترین نام من است، توانا نام من است،شادی بخش ترین نام من است،راستی نام من است،برفراز نام من است،فرمانروا نام من است، تیز بین نام من است،چنین است نامهای من.

ای سپیتمان زرتشت اگر کسی در این جهان مادی نام مرا زمزمه کند و یا به اوای بلند بخواند ایستاده یا نشسته،بهنگام بیدار شدن و بهنگام بستن و گشودن کشتی و... بدان شخص نه در ان روز و نه در ان شب دیو خشم و کینه و سرشت بد اندیشی نمیتواند گزندی برساند و گفتار و کردار و پندار بد را در او راه نخواهد بود.

بیاد نامهای من باش و از دروغگو و بد اندیش دوری جوی و از تبهکار و بدکار و گژروان دوری کن و دان که من نگهدار تو هستم همانگونه که هزار مرد یک تن را را نگهبانی نمایند.

و...

درود بر فرکیانی، درود بر ایران ویج،درود به خوشی و خوشبختی مزدا داده، درود بر راستی و درستی، درود بر همه افرینش راستین، (یتااهو وئیریو ، اشم وهو)

میستایم اهورامزدای فروغمند پرشکوه را. (یشتها، هرمزد یشت)

براستی این سروده ها چیست؟ در چه کتابی امده است و ان کتاب از ان چه کیش و ملتی است؟آیا جز این است که این سروده ها،سروده های زرتشتی است و در اوستا کتاب دینی زرتشتیان امده سخن دیگری میتوانیم بگوئیم.اگر چنین است ایا رواست که بازگفته های غرض الود دیرینه چند مغز سفلیسی انیرانی را درباره اتش پرستی و دوگانه اندیشی زرتشتیان بازگو کنیم؟ یا درست بینی و داد اندیشی بما فرمان میدهد که دست از تلغینات  مشتی سامی پرست برداریم و براستی با چشم خرد امزشهای اشو زرتشت را دریابیم.بر فروهر پاک اشو زرتشت درود باد

ای روح بزرگ و پاک زرتشت               وی  فره  تابناک  زرتشت
ای  آینه ی  فروغ  دادار                    از نور و فروغ  عشق سرشار
خیره است جهان به گات هایت          کز عرش خدا رسد صدایت
بس قرن و هزاره ها به دوران           آیین تو بود پرتو افشان
گفتار تو اوج استواری                       پیغام تو راه رستگاری
آیین تو منطق است و بینش             انسان بود اوج آفرینش

                                                         شعر از : توران شهریاری

به  گفتار  وخشور  خود  راه جوی          دل از تیرگی ها بدین آب شوی

                                   

                                    (نوشته فرید شولیزاده )