ره به جایی نبردم از این بیغوله های بی پایان
سازم بر انگشتان به خواب رفته ام می موید
وکرسی داغ شور،عشق ومهربانی
در سرمای حکومت این نامردمان به خواب رفته
نان حتی شکم های صابون زده ی ما را دریغ از پر کردنی
ابر های بهاری بر نوروز خشکیده ی آرمان هایم معصیت بار می خندند
آه ای اهورای پاک،
مرا یاری ده که پیغمبر روسپیدی هایم باشم
سلام دوست من
وبلاگ جالبی دارید امیدوارم همیشه موفق باشید.........................یا حق
دورود بر شما . بسیار زیبا نوشتی
درود عالی بود
اهورای گرامی درود بر شما
پیوند شما را در تارنگارم گذاشتم..
مهرتان افزون
پاینده ایران
با درود بر شما دوست عزیز/ بعد از حرفهای آن عرب تازی در مورد کوروش و هخامنشیان عرب تازیز سوسمار خور دیگر دهان کثیف خود را باز کرده و جرات کرده درمورد کوروش و تاریخ 2500 ساله اراجیفی را گفته است به من سر بزنید و اعتراض خود را به وی اعلام کنید تا تازیان بغهمن که نمی توانند ایران را از ما بگیرند/ شاد و موفق باشید اهورا نگهدارتان