اهورا مزدا

اهورا مزدا اختصاص دارد به موضوعاتی درباره ایران، آیین زرتشت،موسیقی اصیل ،ادبیات و کلیه ی مباحث هنری

اهورا مزدا

اهورا مزدا اختصاص دارد به موضوعاتی درباره ایران، آیین زرتشت،موسیقی اصیل ،ادبیات و کلیه ی مباحث هنری

پس رفت

 

این هم واقعیتی که خارجی ها می بینند،اما خودمان.............!!!!!!!

کشوری که احمدی نزاد رییس جمهورش باشه وضعش از این بهتر نمیشه که

ایرانیان مسلمان بازگشت شما را از تمدن به دوران غارنشینی تبریک می گوییم

 

تاریخ

 (از جنایات تازیان باز هم بدانید)

بعد از اینکه سپاهیان پست عرب در جنگ هایی که بین آنها و ایرانیان در زمان خلافت عمر ابن خطاب صورت گرفت وناجوانمردانه پیروز شدند،ایرانیان زیادی را اسیر کرده ودر اردوگاه هایی اسکان داده بودند.البته اردوگاه های زنان ومردان از هم جدا بود

یک روز عمر بن خطاب وچند تن از بزرگان عرب از اردوگاه زنان ایرانی بازدید می کنند.در این بازدید عمر سه نفر از زیباترین وجوان ترین دختران اردوگاه را انتخاب می کند و دستور می دهد که آنها را در سه خیمه جداگانه ساکن کنند.به گفته مورخان یکی از دختر ها ۹ سال داشته(لولو) و آن دو نفر دیگر ۱۴/۱۵ سال بیشتر نداشتند.قبل از ادامه باید بگویم که عمر ۲۲۰cm قد داشته با چهره ای بسیار کریح وزشت وزخمی که بر پیشانی او بوده چهره اش را بسیار زشت تر کرده بود. و حالا ادامه داستان:روز بعد عمر به داخل چادر اول میرود و بعد از ۱۰دقیقه ای بیرون آمده ودو رکعت نماز می خواند ،وارد چادر دوم می شود و هنگام خارج شدن باز دورکعت نماز می خواند چادر سوم را نیز به همین ترتیب.بعد از خواندن سومین نماز یکی از تازیان می گوید:یا خلیفه چه وقت نماز است بگو اگر صلاح می دانید جماعت بر پا کنیم. عمر میگوید نه برو وکاتب را صدا بزن،کاتب که می آید عمر مگوید:بنویس کاتب من عمر ابن خطاب در تاریخ فلان و در فلان جا بکارت سه دختر کافر (ایرانی) را پاره کرده ام برای خدمت به اسلام امیدوارم که خداوند متعال این نظر مرا مورد پذیرش خود قرار دهد

گویند که لولو دختر ۹ ساله ی ایرانی در زیر دستان آن رذل کثافت،آن جانور پست و وحشتناک طاقت نیاورده و همانجا شهید می شود

آری این چنین است برادر، همین تازیان پست دارند بر ما حکومت میکنند ، اسلام میراث این چنین مردمانی است،تازه این کار خلیفه ی مسلیمین بود حال آن تازیان وحشی تمدن ندیده را تصور کنید که بعد از فتح خاک پاک ومقدس ایران با صاحبانش چه برخوردی داشته اند

خورشید تو همه ی اینها راشاهد بودی وآن روز باید شهادت بدی

روزگار خوبی است!!!!!! اسلامی است،اسلامی،اسلامی........!!!!!

معصیت بهار

 

ره به جایی نبردم از این  بیغوله های بی پایان

سازم بر انگشتان به خواب رفته ام می موید

وکرسی داغ شور،عشق ومهربانی

 در سرمای حکومت این نامردمان به خواب رفته

نان حتی شکم های صابون زده ی ما  را دریغ از پر کردنی

ابر های بهاری بر نوروز خشکیده ی آرمان هایم معصیت بار می خندند

آه ای اهورای پاک،

مرا یاری ده که پیغمبر روسپیدی هایم باشم

ظهور کورش کبیر از دیدگاه قوم یهود

                                                                      ( کورش کبیر)            

 

در سال 586 ق م بخت النصر پادشاه اشوری بابل اورشلیم ( اورخالم ) را گرفت ومعبد حضرت سلیمان را ویران کرد کشتار بسیار کرد و مظالم بر قوم یهود روا داشت پس از ان هزاران هزار نفر از قوم یهود را اسیر کرده واز وطنشان به بابل کوچ داد . انها سالها در بابل در عین اسارت برای حفظ مذهب و معتقدات خود کوشیداند کمال مطلوب انها ازادی از دست حکومت ستمگر اشور ( نیاکان اعراب ) و بازگشت به وطن خود و تجدید بنای ان سرزمین ویران شده بود در رویای ساخت حکومتی که دیگر دچار سستی وانقراض نشود روز به شب و شب به روز میرساندن اشعیا نبی میفرماید: یهودا بدست اشوری ها خراب خواهد شد و بعد اشور هم از جهت ظلم و کبر پادشاهانش منقرض خواهد شد.

کتاب اشعیا نبی باب دهم: وای بر اشور که عصای غضب من است که بر آنان فرود می اید ای قوم من که در صیهون ساکنید از اشور مترسید اگر چه شما را به چوب بزنند و دست ستم گر خود را چون مصریان بر شما بلند کنند زیرا خواست من بر هلاکت ایشان خواهد بود(اشور و مصر)

وقتی یهودی ها در بابل بودن پیغمبران انها مژده می دادند که بزودی خداوند شخصی را بر انگیزد که بنیاد ظلم در جهان را فرو خواهد کشید و ملت یهود را از اسارت بیرون ارد و دیری نگذرد که عظمت ملت یهود بازگردد.

کتاب اشعیا باب سیزده: اشوریان و بابل که فخر کلدانی هاست دیگر اباد نشود الی الابدتهی از سکنه بماند دیگر اعراب خیمه های خود را در انجا نزنند و چوپانها در انجا نزیند شغالها در قصور خراب و خالی ان بگردند و مار ها در امارات ان بخزند بدانید که ناجی بزرگ خواهد امد زیرا خداوند نظر عفو نسبت به یعقوب و فرزندان بنی اسرائیل دارد...اینها گوشه ای از پیشگویی های پیامبران یهود در رابطه با سقوط اشور و ظهور کوروش بود.

کتاب اشعیا نبی باب 41 :سخنان مرا بشنوید کسی از مشرق می اید کسی را که همه او را مرد خدا  می دانند (منظور کوروش)؟ کجاست که او قدم ننهد؟ خداوند ملل را به اطاعت او در اورد و شاهان را به پای او افکند خداوند شمشیرهای انان را در مقابل او خاک وکمانهای انان را کاه کرد کسی که از شمال بر انگیختم، او از طلوع افتاب اسم مرا میستاید او ظالمان را لگد مال میکند چنان که خاک را برای ساختن اجر لگد میزنند و چنان که کوزه گر گل کوره را در هم میفشارد این است بنده مقرب من که دست او را گرفته ام برگزیده من که روح من نسبت به او با عنایت است من نفس خود را به او دادم و او راستی را برای مردمان اورد او داد انها ا براستی بستاند خسته نشود ونرود تا انکه عدالت را بر روی زمین بر قرار کند...

در جایی دیگر خداوند در مورد کوروش چنین میگوید: او شبان من است و تمام مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید. (کتاب اشعیا باب 44)

ودر جای دیگر می اید: این اراده من است که در دست راست اوست تا به حضور وی امتها را مغلوب سازم و کمر های ظالمان را بگشایم و در ها را بر روی وی باز کنم و بدان که من همیشه پیش روی تو خواهم بود (خطاب به کوروش) جاهای ناهموار را هموار خواهم ساخت و... تا بدانی که منم خداوند یکتا که تو را به اسمت خواندم هنگامی که مرا نشناختی به اسمت خواندم و ملقب ساختم منم خدای یکتا و دیگر نیست جز من خدایی من کمر تو را بستم تا از مشرق افتاب تا مغرب ان بدانند که سوای من احدی نیست .(اشعیا نبی باب 45)

در کتاب ارمیا و ناحوم مکتوب است که کوروش پس از فتح بابل فرمانی بدین مضنون صادر کرد: خدای یکتا خدای اسمانها جمیع ممالک زمین را به من داده و امر فرموده است که خانه ای برای او در اورشلیم که در صیهون است بنا کنم پس کیست از شما از تمامی قوم او که خدایش با وی باشد او به هورخلم که در یهود است برود و خانه یهوه که خدای یکتا و خدای حقیقی است را بنا کند هر که برود من حامی اویم وهر که باقی بماند در  پناه من است و...(کتاب عزرا باب اول)

اسرای یهود در بابل پس از صدور این فرمان غرق شادی وشعف شدند چرا که کوروش در فرمان خود تصدیق میکرد که خدا به او امر کرده خانه ای در بیت المقدس بسازد انچه جالب توجه است این که کوروش در منشور حقوق بشر خود که به زبان بابلی است مردوک ( بل مردوخ ) خدای بزرگ بابلی را ستایش کرده ولی در این فرمان عبارتی را استعمال کرده که در بیانیه منشور نیست حال انکه کوروش میگوید: خانه یهوه  خدای یکتا خدای حقیقی  از این جا باید استنباط کرد که در ان زمان هم کوروش و هم پارسیان بین مذهب بنی اسرائیل و کلدانیان تفاوت می گذاشتن و درک کاملی از خدای اسمانی و یکتا داشته اند از این روست که خدای بنی اسرائیل را کوروش خدای حقیقی مینامد.در کتاب پیامبر بزرگ یهود دانیال حتی پیشگویی ها دقیقتر از قبل میشود و مشخصات و خصلت های کوروش بر شمرده میشود که از حوصله این بحث خارج است  این بود چکیده ای از مرام انسانی که دنیا او را ستایش میکند .

اتش است این بانگ نای و نیست باد   هر که این اتش ندارد نیست باد